ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
یک استدلال از مجموعهای از ادعاها تشکیل شدهاست و پرسشها، اوامر، فریادها و اندرزها را نمیتوان جزئی از استدلال دانست زیرا موجب هیچ ادعایی نمیشوند؛ اما باید آگاه باشیم که در زبان روزمره، اوامر و پرسشهای دستوری و مانند آن ممکن است توان ایجاد ادعاها را داشته باشند. دو مثال:
۱- شما از دوستی میخواهید که در ساعت ۳ صبح در ساحل شما را ملاقات کند تا با هم یک زیردریایی را تماشا کنید و دوست شما با عصبانیت پاسخ میدهد "فکر میکنی من احمق هستم؟" این جملهٔ اخیر واقعاً نوعی پرسش نیست. اتفاقاً شما احمق به نظر خواهید رسید اگر سعی کنید به آن پاسخ جدی بدهید.
۲- وقتی بازیکن فوتبالی بازیهای محشری را یکی بعد از دیگری انجام میدهد و یکی از طرفداران فریاد میزند که «عجب هافبک بزرگی» در واقع آن هوادار دارد میگوید که «او هافبک فوقالعادهای است.»[۶] گاهی اوقات باید به ورای صورتهای لفظی جملات نگاه کنیم. اگر منظور واقعی از آنچه گفته شده، بیان یک ادعا است باید آن را بخشی از یک استدلال تلقی کرد.[۶]